اسمعیلخان امیرمؤید سوادکوهی باوندی
اسمعیلخان امیرمؤید سوادکوهی باوندی و پسرش هژبر از مخالفان حکومت مرکزی در تبرستان بودند. حتی در واقعهٔ قرارداد ۱۹۱۹ به کرمانشاه تبعید شد. رضاخان پس از کودتای ۱۲۹۹ قوای بسیاری را برای سرکوب امیرمؤید به طبرستان اعزام کرد و در فاصله ماههای تیر و شهریور سال ۱۳۰۰ قوای فرستاده به رهبری امیرلشکر امیراحمدی سوادکوهیها را درهم شکستند امیرمؤید مجبور شد همراه خاندانش و بسیاری از همراهانش در استرآباد و نزد رئیس ایل آتابای ترکمن پناه بگیرد. دولت آن زمان صلاح دید که با امیرمؤید کنار بیاید زیرا در آن زمان قیامهای بسیاری از گوشه و کنار ایران بر خواسته بود. پس امیرمؤید به تهران رفت و پسرانش عضو دیویزیون قزاق شدند و به صورت مسلّح حفاظت جنگل و صحرا را بهدست گرفتند.
ملک محمود ولاش
ملک محمود ولاش (بلاش) آخرین فرمانروای قارنوند آسران در شهریارکوه بودهاست که در قرن ۸ میلادی در
جنگ غافلگیرانه با میرعمادالدین سرسلسهٔ مرتضویان طبرستان شکست خورده و به ناچار به اصفهان عزیمت
میکند و بدین ترتیب حکومت محدود قارن وندیان منقرض میشود میرعماد برای جلوگیری از شورش مردم
چاشم در حمایت از ملک محمود بلاش ۴۰۰ خانوار آنان را به خلرد کوچانید.
قارِنوندیان (به مازندرانی: کارنوندیون) از خاندانهای فرمانروای تبرستان در شمال ایران بودند مرکز حکومت
قارنوندان در شهریارکوه بوده است که در بین سمنان و ساری قرار داشتهاست مهمترین آبادی شهریارکوه
آسران بودهاست که در ۳ کیلومتری جنوب روستای چاشم قرار دارد. گرچه مازیار واپسین اسپهبد قارنوند بود،
ولی پس از او برخی از افراد این خاندان به صورت بسیار محدود در شهرها، روستاها و قلعهها حکومتی برپا
میکردند.
سلسله باوندیان
باوندیان خاندانی ایرانی از امیران طبرستان بودند که در حدود ۷۰۰ سال، بیشتر در مناطق کوهستانی آن ناحیه، فرمان راندند. در طول این زمان، باوندیان سه بار فروپاشیدند. قلمرو آنان طبرستان، در جنوب دریای خزر، باختر گیلان و در خاور استرآباد، شامل شهرهای آمل، سارویه (ساری)، مهروان و آبسکون بوده ولی این تقسیمبندی در طول تاریخ دگرگون شده است.
حکومت
از جمله سلاله محلی که در زمان خلفای عباسی، هنوز حکومتهای محدود و منطقهای خود را حفظ کرده بودند، خاندان باوند بود که در این ایام، در فرمانروایان باوندی لقب اسپهبد داشتند و گاهی نیز ملوکالجبال خوانده میشدند و این به این دلیل است که گاهی با آنکه سیطره خود را در دشتها از دست میدادند ولی قدرت خود را در در نواحی کوهستانی نگهداری میکردند. سه شاخه این سلسله شامل: شاخه کاؤسیه، شاخه اسپهبدان و شاخه کینخواریه است. هر چند فرمانروایان این خاندان، بعدها برای حفظ قدرت موروثی خویش، ناچار به قبول آیین خلفا و اظهار اطاعت نسبت به آنها شدند ولی تختگاه آنها در جبال طبرستان تا مدتها بعد همچنان کانون تشعشع روح ایرانی باقی ماند. از دوران خلافت مأمون هم، در حالی که، سالانه مبلغی به عنوان مال صلح به اعراب میدادند، آیین پدران خود را حفظ کردند. با آن که شورش مازیار در طبرستان، ادامه حکومت آنها را برای مدتی قطع کرد، اما در مدت زمان قیام علویان طبرستان، قدرت آنها همچنان باقی بود و تا روی کار آمدن آل زیار نیز، این امر در همان تیره قدیم ادامه داشت. این سلسله تا پیش از رویکار آمدن صفویان میزیست تا در آن زمان توسط چلاویان نابود شد.
شهریارکوه-کوههای سوادکوه
شهریارکوه منطقهایست کوهستانی در البرز و هزارگری (هزارجریب) که از لحاظ جغرافیائی واقع در جنوب شهرستان ساری و شمال شهرستان مهدیشهر میباشد. احتمالا نام شهریارکوه منسوب به اسپهبد شهریار باوند از فرمانروایان تبرستان میباشد.
قسمت پائینی شهریارکوه، درّهی سعیدآباد – بندبن است و از سوی دیگر به پشتکوه و روستاهای فینسک، تلاجیم، تمامکوه میرسد و تا چاشم و آثران و درّههای خطیرکوه ادامه مییابد.
این مناطق در گذشته جزء دودانگهی هزارجریب ساری بودهاند اما امروزه طی تقسیماتی که پس از انقلاب اسلامی برای سهولت خدمترسانی (به دلیل وجود کوهستانهای سختگذر) انجام گرفت، درّهی سعیدآباد – بندبن به چهاردانگه ضمیمه شد و پشتکوه و چاشم جزء شهرستان مهدیشهر شدند.
تاریخ
قسمت پائینی شهریارکوه، درّهی سعیدآباد – بندبن پس از اسلام، تبرستان، کانون فرمانروائی اسپهبدان باوند شد. شهریارکوه به دلیل حصارها و دربندهای طبیعی، پناهگاه و گریزگاه خاندان باوند، و کانون تابستانی فرمانروائی آنان بود. در مورد شهریارکوه در کتب تاریخ سخن رفته که به چند نمونهٔ زیر اشاره میشود:
جبال شروین-کوههای سوادکوه
جبال شروین نام کوهستانی است که در سدههای اولیه هجری نقش موثری را در تاریخ طبرستان ایفا نموده است این کوهستان بخشی از جنوب شرقی مازندران بر سر راه قومس به مازندران بوده است و نام خود را از ملک الجبال شروین باوند فرمانروای طبرستان شرقی شامل هزارجریب غربی، فریم و سوادکوه و شهریارکوه گرفتهاست متأسفانه برخی مورخان با ناآگاهی جبال دیلم محل فرمانروایی شروین را در جنوب گیلان میدانند. حال آنکه در تاریخ ذکرگردیده که کوهستان فریم (ارتفاعات شهمیرزاد) نیز به جبال دیلم موسوم بوده و در نواحی دیگری از البرز گاهی به جبال دیلم نامگذاری می شد.
زادگاه اسپهبد شروین شامل ارتفاعات جنوبی فریم موسوم به شهریارکوه در جنوب ساری میباشد که امروزه شامل بخش شهمیرزاد از توابع سمنان است آبادی ویران شدهٔ آسران زادگاه اسپهبد شروین باوندی بوده است. طایفهٔ او از طوایف روحانیون زرتشتی آسران (آثران نیز به معنی روحانیون نگهبان آتش) در سه کیلومتری جنوب روستای چاشم بوده است.
حبیب الله بدیعی-سوادکوهی تباران نام آور
حبیب الله بدیعی (۱۳۱۲ سوادکوه - ۱۳۷۱ تهران) موسیقی دان و نوازنده ویلن ۴ فروردین ۱۳۱۲ در سوادکوه مازندران به دنیا آمد.
او از سال ۱۳۲۹ به عنوان تکنواز با برنامه موسیقی ارتش همکاری کرد و سال بعد بود که رسما وارد ارکستر ابراهیم منصوری شد. حبیب الله بدیعی در سال ۱۳۳۱ در فیلم «ولگرد» صدای قوامی و شمس را با ویلن همراهی کرد. در سالهای ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۴ ارکستر کوچکی تشکیل داد که خوانندهٔ آن بانو شمس بود.
این ارکستر تا پایان سال ۱۳۳۶ هر شب جمعه برنامهٔ رادیویی داشت. یک سال بعد وی وارد برنامه گلها شد و با خوانندگانی چون مرضیه، الهه، پوران، دلکش و رویا همکاری کرد. وی حدود ۲۰۰ آهنگ ساختهاست که یکی از معروف ترین آنها کعبه دلها با صدای بانو الهه میباشد.