وجه تسمیه سوادکوه در اعتقاد عامه
سوادکوه در دوران مختلف تاریخ، محدوده ثابتی نداشته و همواره حد و مرز آن در اثر عوامل طبیعی، اقتصادی و سیاسی تغییر یافته است. کشفیات باستانشناسی به همراه اسناد و مکتوبات تاریخی حاکی از آن است که سوادکوه از نواحی کهن طبرستان و ایران بوده و انسجام بافت اجتماعی و فرهنگی آن در دوران اساطیری ایران ریشه دارد.
این ناحیه همواره در تعیین مسیر تاریخ طبرستان حضور موثر داشته و مورد توجه حکام دولت مرکزی بودهاست. مورخانی مانند ابن اسفندیار تا قبل از قرن دهم هجری قمری آن را جزیی از تپورستان در ایالت فرشوادگر ذکر کردهاند که از شرق تا جرجان، از غرب تا دیار آذربایجان، از جنوب تا نواحی ری، قومس و دامغان وسعت داشت.
در حال حاضر اهالی منطقه کوههای صاف و عاری از درخت را ساکو میخوانند که مخفف کلمه سات کوه یا کوه صاف میباشد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که نام سوادکوه از کوه سوات گرفته شده که در جنوب شرقی روستای چرات در دهستان ولوچی واقع شده و در ارتفاعات آن آثاری از تمدن قدیم مشاهده میشود که احتمالا به دلیل استقرار حاکمان قدیم سوادکوه بر جای مانده است.
شعری زیبا از مثنوی سرزمین من سوادکوه از استاد باباتافته-قسمت نهم(آخر)
دو چشمان سوی شیرگاه چون برید است
به کوی پیرمردی مو سفید است
کجا بتوان ز فصل او سرودن
که ممدوح است و مدحش را ستودن
یعقوب حیدری مردی متین بود
معلم مکتبش نام آفرین بود
سلام بر مکتب فرزانه ی او
به شاگردان خوب خانه ی او
درود بر او و بر طفل طبیبش
به استاد حجت الله ادیبش
سلام بر حجت و طبع رفیعش
عروض اندر سر و علم بدیعش
شعری زیبا از مثنوی سرزمین من سوادکوه از استاد باباتافته-قسمت چهارم
دبستانی است در شیرگاه امروز
خداوندا امیرم را بیامرز
سوادی را که سیمرغ آشیان داشت
سرش در زیر سقف آسمان داشت
بر آن خاک چراتش پایه دارد
سوادکوهی از او آوازه دارد
به بالایش روی یک تختگاه است
که فیروز را برادر جایگاه است
امردادان دو خور گر بر فروزد
هوای سرد آنجا تن بسوزد
به یک ساعت ستادن را توان نیست
گمان داری که تن را استخوان نیست